رفتار وی هرگز به گونه ای نبود که یارانش و حتّی افراد ساده و بی تشخّص جامعه اش از او چشم بزنند و از ابراز عقیدهء خویش خودداری کنند.شیفتگی و ایمان شگفتی که نسبت به وی داشتند هرگز آنان را به چاپلوسی ها و گزافه بافی های مدّاحانه نمی کشاند،در برابر او،شخصیّت انسانی خویش را گم نمی کردند و در برخورد با وی صمیمی،آزاد و صریح بودند.
در قرآن،آیاتی که محمّد(ص) را سرزنش می نماید و خطا و لغزش او را یاد می کند کم نیست،و بیشتر از آیاتی است که او را ستوده است و این در چشم کسانی که با عشق ها و زیبائی هائی آشنایند که از سطح عادّی تعریف و تمجید بسیار فراتر است،زیباترین فضیلت محمّد(ص) و عاشقانه ترین سخن خداست،چه،به گفتهء شاندل:«عشق در آخرین مرز پروازش سراپا سرزنش می شود و معشوق در پرشکوه ترین جلوه اش در چشم عاشق،سراپا غرقهء شکایت های او» و این سخن،گوئی تفسیر این سخن زیبا و ظریف است که:«حسنات الابرار سیّئات المقرّبین:خوبی های خوبان،بدی های نزدیکان است».محمّد(ص) این آیات عتاب را با صمیمیّت و هیجان خاصّی بر مردم می خواند و همواره تکرار می کرد.
با اسیران به نیکی رفتار می نمود.در جنگ بدر،مسلمانان را که خود مردمی تنگدست بودند دستور داد که:«در جامه و خوراکتان آنان را شریک خود سازید».با اینکه خود نوشتن نمی دانست،آن را در جامعهء خویش ترویج می کرد و یارانش را وا میداشت تا آن را بیاموزند.در بدر با اسیرانی که سواد داشتند شرط کرد که هرکدام ده تن از کودکان مسلمان را خواندن و نوشتن بیاموزد،آزاد خواهد شد.
ادامه دارد.
درباره این سایت